میوه ی دل حدیثه

ذرات خاک مدینه چشم  به راه آمدن قدوم مبارکش هستند تا قیمت زر بیابند...
کوچه های مدینه بی تاب حضورش هستند تا رسم میزبانی بیاموزند و افتخارمیزبانی پسرهادی (ع) را در تاریخ  با خود  به همراه ببرند.
آینه و آذین بسته اند طاق عرش وگوشه گوشه ی آسمان را به برکت تولد نوزادی از جنس نور و روشنا...
فرشته ای از فرشته ها... از جنس علویون و فاطمیون ...
حدیثه  لحظات آخر امانتداری خویش را طی می کند و با درد دست وپنجه نرم می کند وبی تاب  ومشتاق دیدار نازدانه ی خویش است...
همسرش در گوشه ای غرق در راز و نیاز با معبودگوشه ی چشمی به حدیثه و گوشه چشمی به آسمان داردو برای آمدن  دردانه ی خویش دست به دعا...
آسمانیان در گوش هم زمزمه می کنند . ولوله ای برپاست در زمین و آسمان. فرشته ها از آینده ی این کودک  با هم حرف می زنند و از نسل بعد ی که قرار است  به بهانه ی این نوزاد به جهان  هدیه شود ... و نور و روشنا و هدایت ...و مهدی(عج)... همان فرزند این فرزند. همان فرزند از نسل رسول خاتم(ص) .
ناگاه گل درد مادر شکفته می شود و حسن (ع) زاده می شود. حسنی که مقدر شده تا مایه ی هدایت همه ی کسانی باشد که ذره ای نور هدایت در دل دارند.والله نور السموات و الارض...
و این رسالت به فرزندش سپرده می شود همان که لقب منتقم آل علی(ع) را  با خود به همراه دارد.
به رسم عاشقان و  به زبانی ساده  به آقایمان و مولایمان عرض ارادتی می کنیم و می گوییم: آقاجان؛ ما مردم ایران به پایت نوشته شده ایم. به بهانه ی شادی سالروز میلاد پدرت  با نگاه آسمانی ات دل های  ما را آسمانی کن.

تنظیم و نگارش: معصومه رحیمی


سه شنبه ۰۱ اسفند ۱۳۹۱