مولود مدینه

مدینه در تب و تاب است.
قلب مدینه در التهاب دیدن نوزادی است که قرار است از خانه فاطمه بنت حسن و علی ابن الحسین متولد شود.
کوچه ها منتظرند...
مردم نیز...
روزگار همچنین...
قرار است کودکی بیاید از نسل پاکان و بزرگان که دنیا را متفاوت می بیند و به مردم نشان می دهد خدا را چگونه ببینند!
لطافت را در نگاهش خواهد آورد و مهربانی با نفسش معنا خواهد یافت.
علی بن الحسین به چهره معصوم همسرش نظاره می کند.... خدا در چهره اش هویداست... در لحظات آخر امانتداری، گونه هایش از شرم گلگون شده است...
چه رسالت عظیمی به ایشان سپرده شده است. هرچه باشد والدین نوزادی هستند که قرار است امامی از امامان امت شود.
 فرشته ها هلهله کنان خبر تولد نوزاد را به پدر می دهند... و نوزاد با لبخندی بر لب، م‍ژده آرامشی از سوی خدا را به قلب مادرش نوید می بخشد.
پاکی کودک تازه متولد شده برای همه اهل خانه یادآور بهشت و بی آلایشی آن است و لبخند خدا و ادامه امیدواری او به نسل انسان.
رسالت سنگینی بر دوش او قرار خواهد گرفت.
رسالت امامت و رهبری.
قرار است شکافنده همه علوم باشد به وسعت همه زمانها و مکانها
قرار است صابر باشد و شاکر.
صابر باشد بر آنکه کوردلان زمان عظمتش را بر نمی تابند و در پی آزارش برمی آیند.
شاکر باشد در برابر بلایا و نعماتی که خدا به او عطا می کند.
و هدایت کننده باشد امتی را به سوی نور ، روشنا ، معرفت ، بصیرت و علم ...
میلادش سراسر نور و رحمت
و برعاشقانش مبارک.
تنظیم و نگارش: معصومه رحیمی

شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲