ثمر مهر رضا(ع)

هوای مدینه مطبوع است و بوی بهشت گرفته است.
ملکوتیان به دیدار هم می روند و به هم مژده می دهند و در گوش هم نجوا می کنند  و گل لبخند به هم هدیه می دهند.
قرار است موجودی لطیف متولد شود از تبار پاکان عالم از نسل غریب الغربا.
بهار دمیده به کوچه های پر از غبار این شهر! 
چهار گوش عرش را آذین بسته اند 
این شهر آبرو گرفته از نفس های علی ابن موسی الرضا(ع) و قدمهای پر صلابتش.
خانه اش مأمن دلهای نا آرامی است که از شلوغی این شهر پر ازدحام به آنجا پناه می برند و آرام می گیرند.
خانه میزبان ملائک شده و کودکی از تبار پاک مردان روزگار. مادر آغوش گشوده بر سختی لحظات آخر امانتداری تا ببیند روی زیبای فرزندش را.
صدای اذان از مناره های مسجد النبی به گوش می رسد مژده آمدن جواد(ع)، ابن الرضا را به شیعیان می دهند. او آمده است تا با قدومش منت نهد بر سر زمین و آسمان و جود و بخشش تا آخر دنیا شرمسارش باشد.
زیر گوشش اذان که می گویند نام محمد(ص) زمزمه می شود و حقانیت علی(ع) را مرور می کنند و او را که راهنمای سعادت است به سوی فلاح و رستگاری می خوانند.
ابن الرضا آمد. آمد تا قبله حاجات ما باشد و ما را خدایی کند و بهشتی شدن را به ما بیاموزد.



سه شنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۲