با کاروان کبریا
«صفر» آغاز شده و خورشید هر روز صبح به امید طلوع هلال ماه ربیع بر فراز آسمان طلوع میکند؛ که صفر سنگین است و دیر گذر.
اینک «صفر» است؛ ماه دعاهای بسیار، صدقههای بسیار و قرار محکم با پروردگار. که لبخند بر همگان، دستگیری از درماندگان و نیکی و دعوت به نیکی بندگان خود صدقه و حسنه است؛ و صفر بود که منادی این سخن، سفر کرد. او که رحمة للعالمین بود،خاتم الانبیا بود و حبیب پرودگار.
ماه صفر، زمان صبر است و استقامت؛ زمان ایستادگی در برابر اندوه روا شده از فقدان رسول گرامی اسلام(ص)، شهادت مظلومانه دومین خورشید معصوم آستان هدایت و هشتمین چراغ روشنگر عصمت که جان عزیزش میان خاک خراسان خفته است.
«صفر»؛ ماه داغدیدگان بیدل، ماه ویرانههای بیرحم، ماه انعکاس نجوای پر التهاب کربلائیان داغدار در هنگامه مواجهه با چهره پریشان شهر شام، ماه صدای آشنای زینب(س) در دالان هزار سویه تاریخ؛ ماه احراز حق از باطل در شهری که میان کوچههایش هجمه غم انکارناپذیر است و گویی رقیه(س) از خرابهها بود که امان میطلبید.
«صفر»، هنگامه غروب غمدار و تبدار کاروان کبریاست. هنگامه هبوط بر زمینی که حافظ قدوم اندوهبار صاحبان بر حق زمانه است و روزهای سنگین صفر، سلانه سلانه، لحظههای سرد و تاریک شام را فرا میگیرد. گویی در گامهای پیامرسان واقعه، طنین گامهای حیدر کرار پیچیده و حقانیت زهرا(س) ناموس خدا.
«صفر»؛ ماهی تهی و خالی از یک رنگی و سرشار از غبار مانده بر جان خسته بازماندگان و اهل بیت ثارالله... و تاریخ هنوز از یاد نبرده است خدعهای را که به نام صفین در «صفر» روا شد و قرآنها را چونان حقیقت به مسلخ رفته کربلا، بر نیزهها فراخواند. «صفر» صبر دارد و با قدرتی از جنس «استعینوا بالصبر و الصلوة» روزها و لحظهها خواهند گذشت. که تنها سجده است درمان لحظههای تاریک و غمآلود. سجده در برابر نور بیانتها و امید و آشنای همیشه لحظهها.
ای شدید القوی و ای شدید المحال؛ ای عزیز و ای عزیز و ای عزیز، همه خلق از بزرگیات خوارند. ما را از شر خلق کفایت کن، ای نیکی بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا بخش! ای که معبودی جز تو نیست! ما را اجابت فرما و از غمّ رهایی بخش و درود فرست بر محمّد و آل پاک و پاکیزهاش!
نگارنده: بنتالهدی صدر