امشب باید امان گرفت...

امشب باید امان گرفت...
از دستان کوچکی که با کاسه شیر و چشمان اشک‌بار در کوچه‌های کوفه راهی شده‌اند؛
از نگاه منتظر دخترکان و پسران  یتیمی که طعم تلخ از دست دادن پدر را دوباره می‌چشند؛
امشب باید امان گرفت ؛
از زخم زهرخورده مولای عالمیان و دردی که در تمام جانش دویده و بی‌صدا در قلب عزیزش فرو می‌نشیند.
امشب باید امان گرفت...
از اشک‌های ناتمام زینب(س) و ام کلثوم، از دستان لرزان حسین‌(ع) و از قلب بی‌‌قرار حسن(ع) که تنها آرام‌بخش این لحظه‌های دردناک پدر است.
امشب باید امان گرفت ؛ از جانی که گرفته می‌شود؛ از لب‌هایی که با خدا سخن می‌گویند و به عشق دیدار محبوب، «فزت و رب الکعبه» زمزمه می‌کنند...
باید از شب 21 رمضان امان طلبید و امان گرفت! که این لحظه‌ها را بگذار و بگذر ای ماه کریم...
و این آغاز تلخی تاریخ، از کوفه است؛ شب  عروج علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) از محراب...


پنجشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۳