بغض غربت، گریبان شهر را میفشارد...
سرود سرد خاک است که گوش مدینه را پر کرده و خاک بقیع داغدار یکی از 5 خورشید آل عباست؛ سوگوار پرتوی از رحمتللعالمین و شبیهترین خلق به او...
این سرنوشت نوری ابدیست که در لحظه درخشید؛ جهانی را دگرگون ساخت و برای همیشه در یاد آسمان و زمین جاوادان شد. او حسنبنعلی(ع)، دومین امام شیعیان است، سرمنشاء صلح و آرامش؛ نقطه عطف علم و حلم...
او آسمان صبر و کرامت است، که سخاوتش چراغ خانه یتیمان مدینه را روشن و نسیمش حال و هوای شهر را عطرآگین کرد...
اینک بغض تنهایی و غربت است که دامنگیر دنیا شده و گریبان شهر را میفشارد؛ حرص و طمع، حتی به همسرش که باید همسایه حرفهای کریم اهلبیت(ع) میبود، رحم نمیکند؛ هوایش را آلوده کرده تا آنجا که جام زهر تعارف فرزند زهرا(س) میکند تا پیراهن دلتنگی و غریبی، برازندهتر از هر زمان دیگر، گوهر وجود دردانهای دیگر از تبار عصمت و طهارت را بپوشاند که با قلبی مجروح و جگری زخمی، از تمام بیلطفیهای زمان دل بکند.
امام حسن مجتبی(ع) درست در سالروز غروب خورشید عالم اسلام(ص) دعوت حق را اجابت کرد تا آغوش امن رسول خدا(ص) مرحمی باشد بر تنهایی غیرقابل وصفش. چهارمین خورشید سفر کرد تا قصه غمبار بقیع در عمق مدینه ریشه بدواند و آسمان، میزبان کسی باشد که بخشش و کرامت وامدار اوست.
نگارنده: بنتالهدی صدر
شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۳