سلام بر عرفه!
پروردگارا، قدم در ماهی نهادهایم که تجلیگاه روی ماه توست... عاشقان و شیفتگان درگاهت، فوج فوج عازم سرزمین وحی شدهاند و سنگی را به نشانه نگاه ممتد و جاودانهات، به نشان حقانیت بیمثالت میگردند.
پروردگارا، ذیحجه به نیمه نزدیک میشود و دیدهی دل رو به سوی تو پلک میگشاید. جانها حریص عطر کوی توست و دلها در گروی بهانهای برای شروعی تازه است. شروع تازهی بندگی، وارستگی و افتادگی...
تو را سپاس و هزاران سپاس که مجالمان دادی تا بار دیگر، در حریم بینظیر درگاه تو آرام گیریم، نماز گزاریم، دعا و نیاز زمزمه کنیم و در حال و هوای خوب ذیحجه، دستان خالیمان را چون پرندگان بیقرار در آسمانت پرواز دهیم...
روز عرفه، عید است، از نو شکفتن آدمی است و زمانی برای دوباره یافتن «خود» گمشدهمان. فرصتی دوباره تا سرهای سبکشدهامان را سنگین کنیم و تواضع خاک را از نو ببینیم...
پروردگارا به درگاهت خواهیم آمد تا رها از برهوت «منیت»ها، بند و ریسمان از وجودمان بگشاییم و در دریای حقیقت بندگی غرق شویم!
پروردگارا، «عرفه»ی بزرگ از راه رسیده است، دل به رحمت و بخشایش و مهربانی تو بستهایم؛ ما را از درگاه بینظیر خود نران که ما راندهشدگان به دست خویشیم. خویشمان را در پیشگاه خود محفوظ بدار و قلبمان را به نور حقیقت روشن گردان...
سلام بر لحظههای راز و نیاز
سلام بر سجادههای بارانزده
و سلام بر عرفه...
نگارنده: بنتالهدی صدر
سه شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۴