امشب قرآن ناطق بر بستر گلگون شهادت خفته است...
شب 21 رمضان به قدر تمام بار تنهایی علی(ع) سنگین است؛ به قدر تمام دلتنگیهای پیشوای شیعیان که در چاه زمزمه شد و به قدر دلهای آشفتهای که به لطف و کرم امیرمؤمنان(ع) آرام گرفت. امشب شب قدر است؛ شب عروج یگانه یار نبی(ص) تا عرش...
امشب یتیمان کوفه، بار دیگر طعم گس یتیمی را خواهند چشید و اگرچه دستان کوچک و پاکشان، به امید مرهمی بر زخم عمیق «پدر خاک»، کاسه شیر آورده، اما آیههای غربت و غم، یکی پس از دیگری در گوشهایشان زمزمه میشود.
امشب به اندازه بار تنهایی علی(ع) سنگین است و اسلام، عزادار شهادت مردیست که مسلمانی را معنا کرد و تسلیم مطلق در برابر معبود را تجلی بخشید... امشب قرآنها بر سر است و «قرآن ناطق» بر بستر گلگون شهادت خفته؛ کجاست یاریکنندهای که رد خیس اشک را از گونههای زینب(س) و امکلثوم برگیرد و بر داغ دل حسنین(ع) مرهم شود...
باید امان گرفت؛ از درد عمیقی که در جان شب میدود و از جان عظیمی که از این دنیای حقیر گرفته میشود.
باید امان گرفت ؛ از لبهایی که با خدا مناجات میکند و از شوق دیدار معشوق لحظهای از تسبیح «فزت و رب الکعبه» باز نمیماند...
کوفه! بخواب که دیگر صدای مناجاتهای عاشقانهی علی(ع) را نخواهی شنید. خوابت آشفته باد...
ای ماه خدا! امان بده... بگذار این ثانیهها سهلتر بگذرد؛ ای قدر! به قدر عظمتت صبر بر دلهای محزونمان جاری ساز؛ که تلخی و تاریکی تاریخ، از دل کوفه آغاز شد...
نگارنده: بنتالهدی صدر
يكشنبه ۰۶ تير ۱۳۹۵